این روزها به نظر می رسد هنرجویان ما مشغله بیشتری دارند و در نتیجه در طول روزهای هفته زمان کمتری برای تمرین دارند. با این حال ممکن است مشکل اصلی، عدم وجود انگیزه برای تمرین باشد. اغلب هنرجویان در حضور مدرس به خوبی تمرین میکنند. با توجه به این که ما در خارج از محیط آموزشگاه با تکنولوژی موبایل و بازیهای مهیج کامپیوتری مواجه هستیم، باید هنرجویان را به ابزارهای جذاب و خلاقانه تمرین مجهز کنیم تا در خانه و زمانی که با ساز خود تنها هستند! بتوانند فرایند یادگیری موفق را به طور تضمینی تکمیل کنند.
==============
نویسنده : Palmela D. Pike
ترجمه : محسن جوزی
==============
مُعمّای انگیزه
ایده ایجاد انگیزه در هنرجو برای انجام تمرینات مفید و موفقیت آمیز موضوعی است که مدرسین موسیقی زمان و انرژی زیادی را صرف آن میکنند. بسیاری از مدرسین به هنگام تدریس تصور میکنند که به خوبی استراتژی تمرین را به هنرجو توضیح داده و هنرجو نیز مفاهیم تمرین صحیح را به طور کامل درک نموده است. با این حال اغلب ما هنرجویی داریم که پس از گذشت یک هفته، هیچ بهبودی در اجرای قطعه مورد نظر ایجاد نمیکند. البته ممکن است نهایتا بتواند با تمرینات سخت در روزهای آخر، قطعه را برای اجرا در کنسرت، فستیوال و یا مسابقات آماده نماید ولی ما همیشه تأسف میخوریم که اگر هنرجو از تمامی وقتی که داشت به طور موثر برای تمرین استفاده می کرد، درک او از قطعه چقدر میتوانست بیشتر و عمیقتر باشد. اتفاقا شاید همین رسیتال ها و کنسرت ها به عنوان عوامل لحظهای ایجاد انگیزه ، خود بخشی از مشکل باشند. اگرچه اغلب ما مدرسین با حذف انگیزه ناشی از کنسرت و اجرا برای دیگران مخالف هستیم ولی باید به سمت ایجاد انگیزه ذاتی در هنرجو حرکت کنیم تا به واسطه آن هنرجو همواره تمرینات منظم خود را حفظ کرده، بتواند در مقابل دشواریهای تمرینات مقاومت کرده و در نهایت با لذت بیشتری پیانو بنوازد.
نگاهی به خانواده امروزی
در خوشبینانه ترین حالت ما حدود یک ساعت در هفته با هنرجویان کار میکنیم. البته کلاسهای هنرجویان دوره مبتدی و متوسط معمولا ۳۰ تا ۴۵ دقیقه برگزار میشود. بنابراین از ۱۶۸ ساعت در طول یک هفته، هنرجوی ما ۱۶۷/۵ ساعت را به دور از کلاس و با ساز خود تنها است. ۳۰ دقیقه در مقابل ۱۶۷/۵ ساعت ... پس اگر بهترین هنرجوی ما که در پایان کلاس اشتیاق بسیاری برای فراگیری قطعه جدید داشت، هفته بعد با شرمندگی و بدون امادگی سر کلاس حاضر شود نباید تعجب کنیم. بدیهی است که بخش عمدهای از ۱۶۷/۵ ساعت را نمیتوان برای تمرین موسیقی صرف کرد. فعالیتهای ضروری نظیر مدرسه، انجام تکالیف درسی و مسائل خانوادگی زمان بسیاری را از هنرجو میگیرد و دروس موسیقی در این میان به عنوان یک فعالیت جنبی و تفریحی محسوب میشود. از طرفی با اهمیت پیدا کردن سایر فعالیتهای فوق برنامه در میان دانش آموزان، وقت آزاد آنها بسیار کاهش یافته است. با این تنوع فعالیتها، هنرجو مجبور است فکر خود را در چند زمینه مختلف مشغول کرده و در نتیجه زمان کافی برای انجام تمرین هدفمند که لازمه یادگیری موسیقی است نداشته باشد. در عین حال اغلب این فعالیتهای فوق برنامه به صورت گروهی و تیمی انجام میشوند و نسبت به آموزش موسیقی که به صورت خصوصی انجام میشود به زمان بیشتری نیاز دارند. آیا ممکن است هنرجو به دلیل این که زمان کلاس موسیقی بسیار کمتر از سایر فعالیتها است، تصور کند که دروس موسیقی از ارزش کمتری برخوردار است؟ با این تفاسیر همه ما به اشتباه تصور میکنیم که واقعا هنرجو هیچ وقتی برای انجام تمریناتی که به او محول میشود ندارد. اگر ما هنرجو و خانواده او را ترغیب کنیم تا فعالیتهای روزانه و هفتگی او را ثبت کنند، آنها به طور قطع متوجه زمانهای از دست رفتهای میشوند که به خوبی میتوان از آنها برای انجام کارهای مهم استفاده کرد. در واقع کمبود زمان مشکل اصلی نیست. چرا که وقتی پای محرک های بیرونی (نظیر کنسرت های آموزشگاهی) و یا درونی (نظیر قطعاتی که ما واقعا شیفته یادگیری و اجرایشان هستیم) به میان میآید به راحتی وقت لازم برای تمرین را پیدا میکنند. در واقع تمرین موسیقی در اولویت قرار میگیرد.
در ضمن هنرجو باید بداند که رسیدن به اهداف نیازمند صرف زمان است و از انجام تمرینات فشرده و طاقت فرسا خودداری کند. وقتی صحبت از اولویت تمرین موسیقی در فعالیتهای روزانه میشود، حمایت اعضای خانواده و ارزیابی شرایط خانه بسیار مهم است. در برنامه تلوزیونی NPR در فوریه ۲۰۱۳ که موضوع آن بررسی زمان صرف غذا در خانواده ها بود، مشخص شد که در یکی از خانوادهها بچه ها جدا از والدینشان غذا می خورند. در این خانواده که سه فرزند داشتند، دونفر از بچه ها بعد از حدود ۷ دقیقه، خوردن شام را بدون خوردن سالاد رها کرده و به سمت آیپاد و ایکس باکس خود در اتاق دیگر خانه (اتاقی که پدر خانواده در آن مشغول تماشای تلوزیون بود و همزمان حساب فیس بوک خود را در گوشی خود چک می کرد) میرفتند تا با آنها بازی کنند. با این که موضوع برنامه در خصوص مزایای صرف شام در حضور تمامی اعضای خانواده بود، از اینکه میدیدم تکنولوژی چگونه بچه ها را از سر میز شام بلند کرده و به اتاق دیگر می برد شوکه شدم. این حالت دقیقا شبیه زمانی است که بچه ها با ساز خود تنها هستند و باید موسیقی تمرین کنند ولی بازیها و ابزارهای تکنولوژیک در اتاق دیگر بسیار جذاب تر از ساز هستند. تکنولوژی های مدرن علاوه بر بر هم زدن توازن خانواده و اتلاف وقت، با کوتاه کردن مدت زمانی که ذهن می تواند به موضوعی خاص توجه داشته باشد، تمرکز را از هنرجو گرفته و همین امر موجب شکست او در تمرینات خانه میشود.
تغییراتی که ما می توانیم ایجاد کنیم
اگر پیانو در میان سایر وسایل و ابزارهای جذاب باشد و یا حتی اگر آن را در محیطی کاملا جدا از این تکنولوژی ها قرار بدهیم (درحالیکه در اتاق دیگر خانه ابزارهای مهیج و سرگرم کننده وجود داشته باشد)هنرجو میلی به تمرین نخواهد داشت و یا تمرین را بلافاصله ترک خواهد نمود. در دنیای امروز با وجود شبکه های اجتماعی بسیار گسترده، تمرین موسیقی فعالیتی کاملا فردی محسوب می شود. مدرسین موسیقی باید با دادن آموزشهای لازم به والدین مطمئن شوند که وقتی فرزند آنها در حال تمرین پیانو است آنها نیز حتما مشغول فعالیتهای فکری مشابه باشند. تمرین پیانو نباید همانند ریاضت کشیدن و تحمل رنج و سختی باشد. ممکن است هر خانواده نگاه متفاوتی به چگونگی ایجاد محیط مناسب در خانه که منجر به انجام تمرین مفید شود داشته باشد ولی این نگاه هر چه باشد تلاشی بسیار ارزشمند است. وقتی مدرس و والدین به طور مداوم و پایدار به تمرین صحیح ارزش قائل شوند، هنرجو متوجه اهمیت آن خواهد شد و لذا خود را موظف به انجام آن می داند.
یکی دیگر از تغییرات بزرگی که در دنیا صورت گرفته است تنظیم هدف است. متدهای آموزشی جدید نسبت به کتابهای قدیمی بسیار هدفمندتر هستند و احتمال میدهند هنرجوی امروزی نتواند همانند هنرجوی ۳۰ سال پیش حجم یکسانی از مطالب را در طول یک ترم کسب نماید. پیشرفت تنها زمانی حاصل میشود که هنرجو بتواند مهارتهای سطح فعلی خود را به خوبی فراگیرد. زیرا تثبیت آموختههای جدید زمانبر است و از آنجاییکه آماده سازی هنرجویان برای مواجه با تکنیکها و مشکلات در قطعات سخت مستلزم معرفی تکنیکها و ارائه آنها در رپرتواری هم سطح با آن تکنیکها است، چالش اصلی مدرس این است که بتواند انگیزه هنرجو را در طول این فرآیند آماده سازی طولانی مدت حفظ کند تا او بتواند با داشتن این تکنیکها و ابزارها باقی مسیر را با موفقیت طی کند. تعیین اهداف مناسب برای ترغیب هنرجویان بسیار حیاتی است. هنرجو باید اهداف تمرینی کوچک ولی قابل مدیریت و با مدت زمان محدود داشته باشد. حس موفق بودن در فواصل زمانی منظمی از دوره آموزشی میتواند انگیزه هنرجو را تقویت کند. اهداف خوب اهدافی هستند که مشخص و قابل سنجش باشند. در نهایت پس از گذشت زمان، هنرجو نیز به شناسایی اهداف هفتگی تمرین به مدرس کمک خواهد نمود. اگرچه هیچ راه میانبری در مسیر تمرین پیانو وجود ندارد، تمرکز بر روی اهداف موسیقیایی کوچک تر منجر به افزایش راندمان تمرین شده و در نتیجه فرآیند یادگیری را سرعت میبخشد. به عنوان مثال در یک بازی کامپیوتری هر مرحله سختی خاص خود را دارد ولی هدف به گونهای کوچک طراحی شده است که بتوان با چندین بار تکرار آن را با موفقیت به پایان رساند. از طرفی شکست ها نیز کوچک و قابل تحمل طراحی شدهاند و در نتیجه در هر بار شکست، خیلی از رسیدن به هدف نهایی بازی دور نمی شویم. در حین انجام بازی، فرد همواره می تواند وضعیت پیشرفت خود در دستیابی به هدف را بررسی نماید و متوجه شود که برای اتمام آن مرحله به چه چیزی نیاز دارد. ژوزه آنتونیو باون عقیده دارد که مدرسین باید اهدافی با استاندارد بالا و ریسک شکست پایین برای هنرجو طراحی کنند، به طوریکه هنرجو بتواند سیر پیشرفت خود را ارزیابی کند و در صورت شکست در اولین تلاش، با چند بار تمرین بیشتر به آن هدف دست یابد. کن بین معتقد است بهترین شیوه یادگیری زمانی حاصل میشود که هنرجو شکست را تجربه کند و در برابر آنها مقاومت کند. این موضوع برای نوازندگان حرفهای قابل درک است ولی ممکن است کودکان و والدین آنها درک درستی از آن نداشته باشند. اگر اهداف به اندازه کافی کوچک باشند، بچه ها می توانند طعم موفقیت را بچشند و این موفقیت خود انگیزهای برای کسب موفقیت های بعدی محسوب میشود و نهایتا موجب میشود بچه های امروزی مزایای ناشی از شکستهای با ریسک کم را بیاموزند. تحقیقات نشان داده است که اگر کودکان انگیزه لازم برای یادگیری یک قطعه موسیقی را داشته باشند، تلاش خود را برای کسب موفقیت به میزان معقولی افزایش میدهند. مدرسین باید ساختار دروس را مشخص کرده و برای هنرجو برنامهریزی کنند که چه فعالیتهایی باید انجام شود، و به این ترتیب هنرجو میتواند یادگیری موفقی را تجربه نماید. مهمترین وظیفه ما این است که به او چگونه تمرین کردن را بیاموزیم. آموزش تمرین عمیق و متفکرانه، شامل راهنمایی هنرجویان تازهکار در موارد زیر است:
چقدر تمرین کنند؛ به چه چیزی گوش کنند؛ چگونه ارزیابی کنند؛ چگونه برای حل مشکلات از راهکارها استفاده کنند و در نهایت چگونه این قطعات تمرینی کوچک را به یکدیگر متصل کرده و کل قطعه را یکجا اجرا کنند.
پیشنهاداتی برای مدل سازی تمرین
با فرض اینکه رپرتواری متناسب با سطح تکنیکی و درک موسیقی هنرجو برای او انتخاب کرده باشیم، چگونه میتوانیم انگیزهی او را در طول دوره یادگیری درسطح بالایی نگه داریم، تا هنرجو خود را در قبال انجام تکالیفش مسئول بداند؟ در زیر مراحل تمرین و اهداف اجرای یک قطعه را در لیستی مشخص کردهام. این مراحل پیشنهادی بوده و مدرسان میتوانند موارد را بر حسب تجربه خود تغییر دهند ولی به طور کلی شفاف سازی مراحل تمرین به هنرجو کمک می کند تا تمرینی مفید داشته باشد. فرض کنیم میخواهیم قطعه Merry Springtime اثر تئودور اوشتن اپوس ۶۱ شماره ۱ (شکل شماره ۱) را در کلاس برای هنرجو معرفی کرده و نحوه تمرین را مشخص کنیم. لیست زیر مراحل تمرین را برای این درس پیشنهاد میدهد:
- فرم قطعه را بررسی کرده و از هنرجو میخواهیم عبارت ها را مشخص کند.
- آکوردهای دست چپ شناسایی و به صورت بلوکی (اجرای همزمان نتها) اجرا میشوند.
- تمرین کادنسهای عبارات A و A1 ( ابتدا نتهای دست چپ به صورت آکوردهای بلوکی اجرا میشوند).
- اجرای قطعه با هر دو دست به طوری که نتهای دست چپ به صورت بلوکی اجرا شوند.
- تمرین عبارت B (به هنرجو علت این اولویت بندی را توضیح دهید، زیرا هر بار که قطعه از ابتدا تا انتها نواخته میشود عبارت A همانند عبارت B سه بار نواخته میشود).
- تمرین دست چپ با نتهای اصلی (بدون اجرای بلوکی ).
- تمرین دست چپ و راست با نتهای اصلی (کادانسهای عبارت A ـــ برای مشخص شدن تفاوت آنها).
هریک از مراحل بالا باید توسط هنرجو و استاد به دقت مورد بررسی قرار گیرند تا پس از حصول اطمینان از اجرای صحیح آن، مرحله بعد اجرا شود. فرم مراحل تمرین هنرجو (شکل ۲) به صورت یک جدول طراحی شده است که شامل مراحل مختلف تمرین و نکات لازم برای ارزیابی اجرای آنها است. در نظر گرفتن محلی برای تیک زدن در کنار وظایف تعیین شده که به معنی اتمام موفقیت آمیز آن مرحله می باشد برای اغلب بچه ها بسیار جذاب است و انگیزه آنها را در طول تمرین افزایش میدهد. مدرس میتواند برای قطعات پرکاربرد فرمهایی را از قبل آماده و چاپ کند. با پیشرفت هنرجو میتوان فرمهای خالی را به او داده و از او بخواهیم تا خودش مراحل تمرین را بر روی فرم بنویسد. این کار موجب تشویق بیشتر و رشد حس مسئولیت پذیری در او میشود.
شکل ۱. قطعه Merry Springtime اثر تیودور اوشتن اپوس ۶۱ شماره ۱
با صرف زمان بسیار کوتاهی حتی در زمان کلاس هم میتوانیم این فرم را آماده کنیم. در صورتیکه هنرجو تمرین منظمی در خانه داشته باشد میتواند تمامی مراحل و وظایف را با موفقیت پشت سر بگذارد. در واقع وجود این فرم به او کمک میکند تا نسبت به تمرین خود احساس مالکیت داشته و بداند که در خانه چگونه باید تمرین کند.
تاثیر انتخاب و ترتیب قطعات رپرتوار
آماده کردن و تقویت هنرجو برای درک مفاهیم جدید به هنرجو کمک میکند تا موفقیت را تجربه کند. ترتیب مناسب قطعات رپرتوار موجب میشود تا او برای رویارویی با چالش های تکنیکی و موسیقایی موجود در قطعات آزاد و جدید آماده شود. در عین حال انتخاب همزمان قطعات مناسب رپرتوار در کنار قطعه اصلی بسیار ضروری است، و موجب فهم عمیق تر مفاهیم میشود. مدرس باید به خوبی از چالشهای تکنیکی و مفهمومی قطعات بعدی آگاه باشد تا بتواند هنرجو را برای مواجهه با آنها آماده کند. در شکل شماره ۳ لیست پیشنهادی از قطعاتی که میتوانیم برای آماده سازی و تقویت هنرجو در اجرای قطعه Merry Springtime به او بدهیم ارائه شده است.
شکل ۲. فرم مراحل تمرین که در آن یاددشت هایی توسط هنرجو اضافه شده است
شکل ۳. ترتیب قطعات رپرتوار پیشنهادی برای تمرین و آماده سازی هنرجو در اجرای قطعه merry springtime
تمرین یعنی حل مشکل – نمونه راهکارها وابزار ها
توانایی حل مشکل ، مهارتی است که برای مدرس و هنرجو بسیار ارزشمند است. با این وجود تمامی متدهای آموزشی قرن ۲۱ بر خودکفایی هنرجویان جوان در یافتن راه حل مشکل تاکید میکنند. تمرین کردن یعنی حل مشکل، ولی ممکن است هنرجویان ما با فرآیند پیدا کردن پاسخ خلاقانه برای مشکلات تمرین آشنا نباشند. اگر ما به آنها بیاموزیم که چگونه با مشکلات تمرین روبرو شوند میتوانیم مطمئن شویم که در ۱۶۷/۵ ساعتی که ما حضور نداریم، آنها میتوانند در مواجه با چالش های تمرین پاسخی خلاقانه پیدا کنند. آموزش «ارزیابی موسیقایی» به هنرجو در اولین مراحل یادگیری یک قطعه جدید، به گونهای که او بتواند مشکلات عمده آن قطعه را شناسایی و رفع کند از ضروری ترین آموزشها محسوب شده و موجب کاهش احساس ریاضت و سختی در طول تمرین میشود. اگرچه ما باید لحظه به لحظه در فکر ایجاد نوآوری و تنوع در کار باشیم، ولی داشتن یک برنامه مدون شخصی میتواند به هنرجویان خردسال کمک کند تا زمان تمرین خود را مدیریت کنند. Nancy O’Neill Breth مجموعهای از کتابهای روش تمرین جامع برای هنرجویان، والدین و مدرسین منتشر کرده است. بسیاری از مدرسین خودشان روشهای تمرینی خاصی را برای یک ترم تحصیلی تدوین کردهاند که در اغلب موارد استفاده سیستماتیک از بازیها و یا روشهای خاص تمرین در آن گنجانده شده است. (در شکل ۴ مثالی از برگه روش تمرین ارائه شده است و هنرجو به هنگام تمرین این برگه را در مقابل خود قرار داده و قطعات را بر اساس نکات ارائه شده تمرین میکند). در کلاس من، بازی ۳ نقطه یکی از موارد اصلی روش تمرین است. این بازی به این صورت است که وقتی هنرجو یک عبارت را به طور صحیح اجرا میکند ما یک دکمه لاستیکی رنگی ۳/۵ اینچی ( اندازه این دکمه ها طوری در نظر گرفته شده است که حتی خردسال ترین هنرجو نیز بتواند به راحتی آنها را جابجا کند) را از سمت چپ پیانو به سمت راست میبریم. این بازی وقتی جالب میشود که هنرجو نتواند عبارتی را درست اجرا کند، زیرا در هر بار اجرای ناموفق یکی از دکمه ها را از سمت راست به چپ میبریم. هدف نهایی که ما در این بازی برای هنرجو تعیین کردهایم این است که هر سه دکمه را به سمت راست ببرد و نگذارد دکمه ها به سمت چپ منتقل شود. در واقع این هدف، هدفی دست یافتنی و با ریسک کم برای هنرجو محسوب میشود.
شکل ۴. نمونه ای از روش تمرین پیانو
این بازی به هنرجو کمک می کند تا تشخیص دهد آیا به هدف رسیده است یا نه و همچنین شاهدی صادقانه برای ارزیابی دفعات اجرای صحیح یک عبارت است. در مطالعه طولانی مدتی که بر روی هنرجویان موسیقی پیش دانشگاهی انجام شده است مشخص گردید که در اغلب آنها فرآیند تمرین شامل اجرای قطعه از ابتدا تا انتهای آن بوده است. از آنجایی که ناحیه پیشپیشانی در انسان(ناحیه ای در مغز که مسئول تصمیم گیری و انگیزش است) تا قبل از ۲۰ سالگی هنوز تکمیل نشده است جای تعجب نیست که اغلب هنرجویان خردسال و نوجوان تمایل دارند که قطعه را بهصورت یکجا اجرا کنند و تمرین و تمرکز بر روی بخش کوچکی از قطعه برای آنها دشوار جلوه میکند. با علم به این که ظرفیت حافظه ما محدود است، جدا کردن و تمرین بخش کوچکی از قطعه امری حیاتی برای یادگیری قطعات جدید است. نتهای دشوار ( که در قطعات به صورت عمدی در هر دو دست گنجانده شدهاند و هنرجو باید آنها را جدا کرده و به صورت مجزا تمرین کند) هنرجو را مجاب میکند تا بر روی نقاط دشوار تمرین تمرکز کند. سایر تکنیکهای تمرین برای رعایت توازن دستها (نظیر اجرا کردن ملودی به صورت قوی و لگاتو درحالی که اصوات درونی تر باید به صورت نرم و یا استاکاتو اجرا شوند) و یا استفاده از تمرین ریتم برای یادگیری اجرای برابر و یکسان نتهای دولاچنگ را می توان به صورت خلاصه در فرم برنامه تمرین تعبیه ودسته بندی نمود تا هنرجو در خلال تمرینات به آنها نیز بپردازد. مدرس میتواند فرم برنامه تمرین را با توجه به شخصیت، سن و میزان درک هنرجو از موسیقی طراحی کند و لذا ممکن است برای هر هنرجویی برنامه تمرین مجزایی تدوین شود. با پیشرفت هنرجو، برنامه تمرین نیز متناسب با آن تغییر میکند.
آموزش در عمل – مثالی از یک برنامه تمرین
اجازه بدهید قطعه ای را مورد بررسی قرار دهیم که هنرجو را ترغیب میکند تمرین را به صورت اجرا از ابتدا تا انتهای تمرین انجام دهد: پرلود کوچک باخ در دو مینورBWV 999 . تشویق هنرجو به مشخص کردن اهداف تمرینی مشخص و کوچک و استفاده از راهکارهای تمرین به هنگام ارایه یک درس جدید تاثیر مثبت خود را در همان هفته اول تمرین مشخص مینماید. در شکل ۵ نمونهای از توضیحات مدرس بر روی نت و برنامه تمرین ارائه شده است.
شکل ۵. چارت تمرین و نمونه ای از نشانه گذاری و راهنمایی بر روی قطعه پرلود کوچک باخ در دومینور
به یاد داشته باشید که تشویق هنرجو به علامتگذاری روی نت ها و تصمیم گیری در خصوص انتخاب مراحل تمرین (براساس لیست مراحل ذکر شده در فرم تمرین او) انگیزه او برای تمرین را افزایش داده و مسیر را برای یادگیری و انگیزش بیشتر باز میکند.
سخن آخر
در این مقاله ما علاوه بر پرداختن به معمای انگیزه که هنرجویان قرن ۲۱ با آن مواجه هستند، مشکل واقعی دیگر، یعنی کمبود وقت را نیز بررسی کردیم. اگر هنرجویان بتوانند موفقیت را ( به کمک تعریف اهداف کوچک و همچنین تمرین خلاقانه و مفید) بیاموزند و تجربه کنند، میتوانند آن را به خوبی شناخته و قدم در راه تمرین مفید و خلاقانه بگذارند. ما باید به هنرجویان کمک کنیم تا ارزش (و قدرت انگیزش) تمرین هوشمندانه را درک کرده و به آن اهمیت دهند. در این صورت می توان مطمئن شد که اگر تمرین ارایه شده به او متناسب با زمان فراغتش باشد، او میتواند با موفقیت آن تمرین را پشت سر بگذارد. تمرینات کوتاه و هدفمندی که به طور منظم هر هفته انجام شود در نهایت در طول یک سال تبدیل به زمان قابل توجهی میشود. ولی دقت کنید که بدون تمرینات منظم و یکپارچه، علیرغم همه برنامه ریزی ها و تلاش ها، پیشرفت مورد نظر میسر نخواهد شد و یادگیری قطعات جدید با مشکل جدی روبرو میشود. اگر مدرسین بتوانند راه های خلاقانه ای برای تمرینات هدفمند هنرجو طراحی کنند، هنرجویان قرن ۲۱ هم می توانند موسیقی را به خوبی آموخته و از آن لذت ببرند. با هر موفقیت کوچک انگیزه هنرجو برای ادامه راه بیشتر شده و حس مسئولیت پذیری در او تقویت میگردد. این مسئولیت پذیری حتی میتواند سایر جنبه های زندگی او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. در شرایط ایدهآل با کمک و تشویق ما، هنرجویان میتوانند حس کنجکاوی، خلاقیت در حل مشکلات، تفکر عمیق و استقلال کاری را در خود رشد داده و در راه رسیدن به اهداف مقاومت کنند. این مهارتها نه تنها در فراگیری موسیقی بسیار اهمیت دارند، بلکه در زندگی روزمره نیز بسیار راهگشا هستند. اغلب کودکان چنین مهارتهایی را بسیار دیر فرا میگیرند. در نتیجه مدرسین موسیقی با تدریس هدفمند و هوشمندانه موسیقی میتوانند نقش مهمی را در پرورش کودکان و نوجوانان ایفا کنند.